
سلامت روان همچنان یکی از مباحث اجتماعی است که صحبت درباره آن برای بسیاری دشوار و گاهاً با قضاوتهای نادرست همراه است. مراجعه به روانپزشک یا صحبت درباره بیماریهای روانی نباید مایه خجالت یا سوءتفاهم باشد. همانطور که در مورد سلامت جسم نباید قضاوت کرد، درباره سلامت روان هم باید با درک و حمایت برخورد شود.
در ادامه به پنج باور غلط درباره سلامت روان اشاره میکنیم که اصلاح آنها میتواند به بهبود سطح رفاه و آگاهی جامعه کمک کند.
«فقط اراده کن تا بهبود پیدا کنی»
یکی از شایعترین باورهای نادرست این است که «با کمی اراده میتوان از افسردگی یا اضطراب رها شد.»
این تصور شبیه به آن است که از کسی که پایش شکسته است بخواهید بدون نیاز به درمان، بلند شود و راه برود. افسردگی و سایر اختلالات روانی بیماریهایی جدی هستند که به اراده، شجاعت یا ضعف شخصی ربطی ندارند. این افراد نه تنها مسئول وضعیت خود نیستند، بلکه برای رهایی از رنج، نیازمند کمک تخصصی هستند.
این باور سادهانگاری، باعث میشود افراد آسیبدیده بیشتر در احساس گناه یا ناتوانی غرق شوند و کمتر برای درمان اقدام کنند.
«اختلال روانی نشانه دیوانگی است»
باور غلط دیگری که بهطور گسترده رواج دارد این است که اختلالات روانی بهمعنای «دیوانگی» است. آمارها نشان میدهند که ۴۲ درصد از مردم فرانسه بهطور خودکار بیماریهای روانی را با دیوانگی مرتبط میدانند.
اما واقعیت این است که بسیاری از بیماریهای روانی، مانند افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی یا حتی اسکیزوفرنی، لزوماً باعث رفتارهای غیرعادی یا خطرناک نمیشوند. همچنین رواندرمانی، برخلاف تصور رایج، صرفاً برای درمان مشکلات حاد روانی نیست. مراجعه به روانشناس یا روانپزشک میتواند به افرادی که وضعیت جدی روانی ندارند نیز کمک کند، چراکه این جلسات راهی برای شناخت بهتر خود، پاسخ به چالشهای شخصی و مدیریت بهتر زندگی است.

«سلامت جسمی مهمتر از سلامت روان است»
بسیاری مردم تصور میکنند بیماریهای روانی در مقایسه با بیماریهای جسمی اهمیت کمتری دارند. در حالی که مشکلات روانی، مانند بیماریهای جسمی، نیازمند تشخیص و درمان بهموقع هستند.
گزارشهای پژوهشی نشان دادهاند که نیمی از افرادی که بیماری روانی آنها درمان نمیشود، در نهایت با مشکلات شدیدتری روبهرو خواهند شد.
همانطور که تأخیر در درمان بیماری جسمی میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد، مشکلات روانی نیز بدون درمان میتوانند به افت کیفیت زندگی، از دست دادن شغل، انزوا و حتی آسیب جسمی منجر شوند.
«افرادی که اختلال روانی دارند خطرناک یا خشن هستند»
یک باور نادرست و تبعیضآمیز این است که افراد مبتلا به اختلالات روانی خطرناک هستند. در حالی که نتایج بررسیهای علمی، از جمله پژوهشی منتشرشده در مجله Harvard Review of Psychiatry، نشان میدهد که تنها ۳ تا ۵ درصد از رفتارهای خشونتآمیز با اختلالات روانی مرتبط است.
در واقع، بسیاری از جنایات خشونتآمیز توسط افرادی که هیچ بیماری روانی قابلتشخیصی ندارند انجام میشود.
این تصویر نادرست، که بخشی از آن ناشی از نمایش اغراقآمیز بیماریهای روانی در فیلمها و رسانههاست، باعث سوءتفاهم و تبعیض بیشتر علیه بیماران روانی میشود.
با این حال باید به این نکته توجه کرد که عوامل دیگری مانند مصرف مواد مخدر، انزوای اجتماعی یا قطع درمان میتوانند خطر رفتارهای خشن را در برخی بیماران افزایش دهند. اما برچسب «خشونتآمیز» به همه این افراد دور از انصاف است.
«اختلال روانی دائمی است و درمان ندارد»
باور غلط دیگر این است که افراد مبتلا به مشکلات روانی هرگز نمیتوانند از بیماری خود رهایی یابند. این تصور اشتباه است. مغز انسان توانایی تغییر و بازسازی دارد، و بسیاری از بیماران میتوانند با درمان مناسب بهبود یابند و زندگی عادی داشته باشند.
حتی اگر برخی علائم بیماری تا پایان عمر باقی بمانند، میتوان آنها را مدیریت کرد و کیفیت زندگی را به سطح قابلقبولی رساند. این موفقیت نیازمند درمان تخصصی، حمایت اجتماعی و ایجاد ارتباطات مثبت در زندگی شخص است.
نتیجهگیری
برای شکستن این باورهای نادرست، ضروری است که درباره سلامت روان آگاهی بیشتری ایجاد کنیم و این موضوع را از تابو و قضاوتهای اجتماعی جدا سازیم. همه افراد، بدون قضاوت و ترس، باید بتوانند از خدمات سلامت روان بهره ببرند و بدانند که بهبود، امکانپذیر است. توجه به سلامت روان، همانقدر اهمیت دارد که مراقبت از سلامت جسم.